عالى بود مرسىsaeedCan said:اگر آشنای شما ، آدم دلسوزی باشد و خوش نیت هم باشد، میتواند خیلی برایتان مفید باشد. راهنماییهایی که چنین شخصی میکند میتواند در سرعت پیشرفت شما در کانادا و آشنایی سریعتر با محیط جدید تاثیر زیادی داشته باشد. در عیر اینصورت وجودشان فقط به درد رفع تنهایی شما خواهد خورد و بس. بعضی از آدمها متاسفانه نشان میدهند که اطلاعات زیادی دارند، اما ممکن است مه اطلاعات اشتباه و یا ناقص به شما بدهند. بنابراین همیشه بهتر است که خودتان تحقیق خودتان را در هر مورد انجام دهید و با اطلاعات دیگران تکمیل کنید.
تجربه واقعی من بعد از 10 سال این است: وقتی که وارد کانادا شدم، یکی از دوستان قدیمی ، مدت 3 سال بود که در اینجا زندگی میکرد. اطلاعات زیادی هم نداشت که به من منتقل کند(چرا؟ نمیدانم!) کم کم از طریق این دوست با ایرانیهای دیگری آشنا شدم. ضمنا با یک عده هم در کلاس زبان آشنا شدم. از بین پنجاه نفری که در 3 ماه اول با آنها آشنا شدم، یکیشان آنقدر معرفت داشت که وقتی فهمید که من دنبال هر گونه کاری که باشد میگردم، به من کمک کرد تا در وال مارت کار بگیرم. اکثر آن آشنایان تازه من در شرکتهای بزرگ و معتبر کار میکردند و حتی یک نفرشان به من نگفت که سعید، رزومه ات را به من بده تا به شرکتم بدهم. شبکه ای که من برای خودم ایجاد کردم به هیچ دردی نخورد غیر از آنکه هنوز با بسیاری از آنها رفت و آمد داریم برای رفع تنهایی. برای همین است که من سعی میکنم به همه کمک کنم ، چون میدانم تنهایی و بی دوستی یعنی چه! باور کنید یا نه، من بعد از 10 سال هنوز یک دوست به معنای واقعی به غیر از خانواده خودم ندارم. بقول شاعر: دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد. کلام آخر: داشتن دوست و آشنا در بدو ورود بهتر از نبود آنهاست، اما باید آماده باشید که آنجا هم بر روی پای خودتان بایستید. سخت است ، اما شدنی.
+١